monkeylogo

the story, persian

preliminary version (google translator)

روزی روزگاری

خانم وانگ ناچار شد به لیسبون پرواز کند تا ویژگی ای را برای Lotus TV Macao درباره خواننده فادو Cuca Roseta ارائه دهد

به عنوان بخشی از شرط بندی (و به دلیل اینکه مدت زیادی از زندگی موفق خود خسته شده است) تصمیم می گیرد به خانه خود سفر نکند با هواپیما بلکه با تاکسی ، درآمد در جاده با تهیه فیلم هایی درباره غذا ، اقامتگاه ها ، موسیقی ، مکان های ویژه و داستانهای روزمره شرط بندی این است: آیا او بیشتر از آنچه که باید خرج کند تا رویای خود را در جاده خرج کند: برای دیدن زادگاه مولوی در بلخ ، افغانستان؟

و گذراندن چند هفته فقط کاری را که می خواهد انجام دهد

اولین کابینی که در کنار هم قرار می گیرد استخدام شده و راننده بدون هیچ تردیدی با آن موافقت می کند: "ماکائو؟ بیایید چرخش کنیم! "- هزینه و هزینه؟ خانم وانگ به خوبی با کارتهای عرشه قدرتمندی مجهز است. ابتدا باید برخی تجهیزات خریداری شود: یک هواپیمای بدون سرنشین بادامک ، آنتن ماهواره ای برای اینکه بتواند به اینترنت برود ، در هر کجا که ممکن است سفر انجام شود ، موبایل های خوب ، دوربین های اکشن ، دوچرخه و لپ تاپ برای تبدیل کابین به یک ویدیو با کیفیت بالا. کشتی.

.

The Route...next chapter...